مشاوره روانشناسي

درباره وبلاگ

مشاوره روانشناسي

حقایقی در رابطه با مغز

شنبه بیست و هفتم 1 1401

مغز شما همانند غولی در خواب است. در طول سال های اخیر محققین در روانشناسی، آموزش و پرورش، بیوشیمی، فیزیک و ریاضیات نشان داده اند که پتانسیل مغز انسان از آنچه تصور می رفت خیلی بیشتر است. حتی جمله معروف «به طور متوسط ما از یک درصد مغزمان استفاده می کنیم» هم اشتباه است زیرا به نظر میاید که ما حتی کمتر از یک درصد مغزمان را مورد استفاده قرار می دهیم یعنی مقدار زیادی از قدرتمان هنوز برای پیشرفت وجود دارد. بیشترین استفاده از فکر برای کمک به پتانسیل جالب برنامه ریزی شده استفاده نشده است. 

آیا می دانستید که مغز شما به دو قسمت تقسیم شده است که این دو قسمت از هم جدا هستند. در دو هزار سال پیش بشر چیزی راجع به مغز نمی دانست. قبل از یونانی ها فکر به بدن متصل نبود و به عنوان بخار یا گاز و یا روح جدا از بدن تلقی می شد. یونانی ها بیش از این نمی دانستند و حتی ارسطو متفکر معروف فلسفه و بانی علوم قدیم چنین گفته است که مرکز احساسات و حافظه در قلب است. از زمان یونانی ها تا رنسانس هیچ پیشرفتی در این عقیده به وجود نیامد. در عهد رنسانس چنین فهمیدند که مرکز فکر و هوش در سر است. تا قرن بیستم مغز به صورت یک راز باقی بود تا اینکه برای فهم دقیق مغز ما قدم هایی برداشته شده و بیشتر مردم چنین فرض کردند که این پیشرفت ها در نیمه اول قرن بیستم انجام شده است. 

در طول سال های 1930 و 1940 ما هنوز فکر می کردیم مغز یک ماشین است که مانند یک کامپیوتر، سریع عمل کرده و پیغام او را دریافت می دارد و آن را در جعبه های مناسب قرار می دهد. همین و بس! این تفکر درباره مغز، در کتاب های سال اول تحصیلی و روانشناسی عمومیت داشته و تا همین اواخر چنین بود، تا اینکه پیشرفت هایی حاصل شد. این پیشرفت ها بقدری مهم بودند که اساس تحصیل و روانشناسی را تغییر داد و بدین حقیقت که مغز معمولی قوی تر از آنست که تصور می شود، تاکید نمود.

مغز چپ و راست

مغز به دو قسمت چپ و راست تقسیم شده است و اگر به طرف چپ مغز آسیبی وارد شود طرف راست بدن فلج می شود و آسیب به طرف راست مغز قسمت چپ بدن را فلج می سازد. با توجه به این که دو نیمه مغز مشابه هستند تقسیم شده، پرفسور ارنستاین تصمیم به یافتن عملیات مختلف شخص علاوه بر عملیات فیزیکی گرفت. با گذاشتن کلاه هایی بر سر دانشجویان برای اندازه گیری امواج مغز از آنها خواست که انواع مختلف کارهای مغزی را انجام دهند. مانند جمع اعداد و نوشتن، رسم و ترتیب مکعب های رنگی و تجزیه و تحلیل منطقی و افکار رویایی. در تمام مدتی که این اعمال انجام می شد ارنستاین امواج مغز حاصل از دو نیم کره مغز هر شخص را اندازه گرفت. یافته ها ی او، هم تعجب آور و هم مهم بود.

به طور کلی مغز چپ اعمال فکری زیر را انجام می دهد:

  1. ریاضیات
  2. زبان
  3. منطق
  4. تجزیه و تحلیل
  5. نوشتن
  6. فعالیت های مشابه

و قسمت راست مغز اعمال زیر را :

  1. تصورات
  2. رنگ 
  3. موسیقی
  4. آهنگ
  5. رویا
  6. اعمال مشابه دیگر

ساختمان مغز شما

دومین قسمت جدید مهم مربوط به مغز ما توسط پرفسور آنوکین شاگرد و نوه پاولو در روانشناسی کشف شد. قرن ها مغز به عنوان توده ای یک و نیم پوندی از جسم دودی رنگ تصور می شد. با پیشرفت میکروسکوپ کشف شد که لایه خارجی فشرده تر از آنچه قبلا تصور می شد بوده و شامل اعصاب فشرده و را های خونی است. 

بهمان نسبت که میکروسکوپ پیشرفت کرد معلومات درباره ساختمان مغز بیشتر می شد. سپس معلوم شد که مغز شامل میلیون ها سلول کوچک به نام نرون است. برای مدتی تصور می رفت که شمار سلول های مغز هوش شخص را تعیین می کند ولی این تصور مسکوت ماند زیرا بسیاری از مردم با مغزهای ظاهرا بزرگ باهوش نبودند و بعضی ها با مغزهای کوچک هوش بسیاری داشتند. 

ارتباطات و راه ها در مغز شما

پرفسور نوآکین از جمله اولین کسانی بود که اعتقاد داشت این شمار سلولهای مغزی نیست که هوش را تعیین می کند بلکه برآمدگی های روی پاهای سلول ها است. او دریافت که هر بر آمدگی با حداقل یک بر آمدگی دیگر در ارتباط است و به وسیله ضربان الکتروشیمیایی این دو می توانند طرح هایی با گروه های دیگر داشته باشند. همان طوری که او جلو می رفت فهمید که هر مغز دارای طرح هایی است که از هزاران بر آمدگی روی بازوهای میلیون ها سلول مغز تشکیل یافته است. پرفسور آنوکین در آخرین سال زندگیش شمار راه ها و ارتباطات مغز معمولی را حساب کرد. او به عنوان یک دانشمند تاکید کرد که هیچ انسان زنده ای تا به حال از تمام قدرت مغز خویش استفاده نکرده است. 

پتانسیل با سن و سال

آخرین قسمت اخبار جالب راجع به مغز از تحقیقات پرفسور مارک روسنزویگ و همکاران، ناشی می شود. برای مدتی طولانی چنین فرض می شد که مغز با گذشت سن فرسوده می شود و به یک (( ماگزیموم )) در سنین 18- 24 می رسد و از آن به بعد خراب می شود. این فرسودگی شامل بیشتر قدرت های فکری مانند یاد آوری، نگه داری در ذهن و قدرت جسمانی، خلاقیت هوش و فرهنگ لغات است. پرفسور نشان داد اگر مغز تحریک شود بدون در نظر گرفتن سن، برآمدگی های بیشتری روی پاهای سلول می رویاند و این برآمدگی ها شمار کلی ارتباطات داخل مغز را افزایش می دهد. این پدیده های علمی تازه به متفکرین این علم نشان داد که قدرت تفکر به سن بستگی ندارد. مدارکی در جوامع دیگر، نشان می دهد که افراد مسن جامعه همواره به عنوان (( انسان عاقل )) در نظر گرفته می شدند، توصیفی که شامل استفاده از معلومات آن ها بود. برای مثال می توان به گوگین اشاره کرد. او از سن 35 سالگی نقاشی را شروع کرد و میکل آنژ به کارهای هنری و مجسمه سازی و نویسندگی تا 80 سالگی ادامه داد.

(0) نظر

زبان بدن چیست؟ + استفاده از آن در روابط عمومی

دوشنبه سیزدهم 10 1400

سال های پایانی قرن بیستم شاهد ظهور نوع جدیدی از دانشمندان اجتماعی یعنی متخصصین رفتارهای غیر کلامی بود. همانگونه که برخی افراد از تماشای پرندگان و مشاهده رفتار آن ها لذت می برند، این دانشمندان افراد را در فعالیت های اجتماعی، کنار دریا، تماشای تلویزیون، اداره، یا هر جایی زیر نظر داشته و از تماشای نشانه های غیر کلامی افراد لذت می برند. یک متخصص رفتار غیر کلامی مثل یک دانشجوی علوم رفتاری است که می خواهد درباره اعمال همنوعان خود و سرانجام رفتارهای خود و چگونگی بهبود رابطه اش با دیگران چیزهایی بیاموزد. 

شگفت انگیز است که طی میلیون هاسال زندگی بشر جنبه های غیر کلامی ارتباطات او فقط از دهه 1960 میلادی به طور جدی مورد مطالعه قرار گرفته و عامه مردم از وجود آنها زمانی آگاه شدند که جولیس فست کتابی درباره زبان بدن منتشر کرد. این کتاب خلاصه ای از کارهایی بود که دانشمندان رفتارگرا تا آن زمان درباره ارتباط های غیر کلامی انجام داده بودند، و حتی امروزه بیشتر افراد از وجود زبان بدن و اهمیت آن در زندگی خود بی خبرند. 

زبان بدن چیست؟

زبان بدن یا جنبه های غیر کلامی ارتباطات یکی از استراتژی های ارتباطی غیر کلامی است. زبان بدن شامل انتقال پیام های غیر زبانی میان افراد توسط اعضای بدن و حرکات صورت است و می تواند گویای وضعیت درونی فرد مثل خشم، خستگی و آرامش باشد. زبان بدن به این دلیل مهم هستند که " تاثیر احساسی که در پس سخنان وجود دارند" را منتقل می کنند. 

چارلی چاپلین و بسیاری از بازیگران دیگر فیلم های صامت پیشتازان مهارت های ارتباط غیر کلامی بودند، این مهارت ها تنها وسیله ارتباط بر روی صحنه بود. هر بازیگر بر اساس توانایی استفاده موثر از زبان بدن و اطوارها به بازیگر خوب یا بد تقسیم می شد. زمانی که فیلم های ناطق متداول شد و در نتیجه جنبه های غیر کلامی رفتار اهمیت خود را از دست داد بسیاری از بازیگران فیلم های صامت به فراموشی سپرده شدند و کسانی که مهارت های کلامی خوبی داشتند پا به عرصه ظهور نهادند. 

حرکات بدن

حرکات بدن ما به دو بخش ارادی و غیر ارادی تقسیم می شوند، حرکات ارادی شامل ژست ها و حرکاتی است که افراد به صورت ارادی یا نیمه ارادی انجام می دهند؛ مانند لبخند زدن و یا حرکت دادن دست ها در حین صحبت کردن برای تفهیم بهتر مطلب به مخاطبان. این گروه از حرکات معمولا در ارتباطات غیر کلامی در بین افراد جامعه به کار می روند. در معاشرت و ارتباط با افراد، ارتباط کلامی تنها یکی از راه های نشان دادن احساسات، تایید، نا امیدی و یا اطمینان به سایرین است، علاوه بر آن چگونگی راه رفتن، وضعیت بدن، طرز حرکت و حالت چهره نیز نشانه هایی را درباره میزان توانایی و وضعیت ذهنی شخص در اختیار دیگران قرار می دهد. متخصصین علوم ارتباطات معتقدند در ارتباطات روزانه هفت درصد از مطالب از طریق کلام، 38 درصد از طریق لحن و آهنگ گفتار و 55 درصد آن از طریق حرکات بدن منتقل می شوند.

علائم ذاتی، موروثی، آموخته و فرهنگی

تحقیق ها و بحث های زیادی بر سر این موضوع شده است که آیا علامت های غیر کلامی ذاتی، موروثی، آموختنید یا اکتسابی هستند. شواهد لازم از مشاهده افراد نابینا یا ناشنوایی که قادر نبودند از کانال های دیداری یا شنیداری نشانه های غیر کلامی را یاد بگیرند، از مشاهده رفتاری افراد با فرهنگ هی مختلف در سرایر جهان و همچنین از مطالعه نزدیکترین گونه جانوری به انسان یعنی میمون ها جمع آوری گردید. 

نتایج این تحقیق نشان می دهد که برخی حرکات در هر مقوله ای جای می گیرند. به عنوان مثال کودکان پستانداران با توانایی مکیدن به دنیا می آیند، که نشان می دهد این توانایی ذاتی یا موروثی است. دانشمندان آلمانی دریافتند که خندیدن کودکانی که نابینا و ناشنوا به دنیا می آیند مستقل از یادگیری با تقلید است، که به این معنی است که این حرکات نیز باید ذاتی باشند.

ادراک گری، بصیرت، حدس زدن

از نظر فنی هنگامی که ما شخصی را ادراک گر یا دارای بصیرت می نامیم که توانایی او را در خواندن و تشخیص نشانه های غیر کلامی و مقایسه آنها با نشانه های کلامی باور داریم. به عبارت دیگر هنگامی که می گوییم من حدس می زنم یا احساس می کنم که فلان شخص دروغ می گوید، در واقع منظورمان این است که زبان گفتاری او با زبان هم خوانی ندارد. این همان چیزی است که گویندگان از آن به عنوان آگاهی شنونده یاد می کنند. به عنوان مثال اگر شنوندگان در حالی بر روی صندلی های خود نشسته باشند که چانه هایشان پایین و دست هایشان بر روی سینه هایشان باشد یک گوینده باهوش باید احساس کند که سخنان او مورد استقبال مخاطبانش نبوده است. 

استفاده از زبان بدن در روابط عمومی و ارتباطات شغلی

هرچه بیشتر درباره زبان بدن و تاثیر آن بر دیگران آگاهی یابید بهتر می توانید با همکاران، روسا، مشتریان، فروشندگان و سایر افرادی که با آن ها در طول روز سر و کار دارید، به صورت موثر تعامل نمایید. مهمتر از آن اینکه با انجام اصلاحات و تغییرات ساده ای در طرز ایستادن، حالت چهره و نوع حرکات خود می توانید باعث بهبود نگرش دیگران نسبت به خود شوید. در این زمینه، دانستن نوع نگرش دیگران نسبت به شما برای انجام تغییرات ضروری است. بدین منظور از افراد و دوستان نزدیک خود که به آنها اطمینان دارید، عقیده شان را درباره زبان بدن خود بپرسید تا بتوانید بفهمید که در کدام بخش باید تغییرات را انجام دهید. تغییرات در زبان بدن می تواند شامل موارد ذیل باشد:

الف) تلاش برای حفظ یک حالت بدنی آرام در هنگام صحبت و طول برگزاری جلسات

حالت بدنی آرام بر این دلالت دارد که شما نسبت به اطراف خود احساس راحتی دارید و فاقد استرس ( تنش) می باشید. حتی هنگامی که موقع کار بر روی یک پروژه دچار استرس ( تنش) می شوید نیز اگر نشانه های تنش را از چهره و ظاهر خود دور کنید، اطرافیان شما احساس آرامش بیشتری خواهند داشت و به قابلیت های شما در هدایت، قبول مسئولیت و مدیریت پروژه بیشتر اطمینان خواهند نمود.

ب) تغییر طرز رفتار

اضطراب، راه رفتن و بی قراری هنگام صحبت کردن، قطع مکرر تماس چشمی با دیگران و سایر رفتارها و حرکات غیر عادی، عامل بازدارنده ای در تعامل با افراد اطراف شما خواهد بود. این رفتارها می توانند این طرز فکر را در دیگران القا نمایند که شما مضطرب، نامنظم، بدون آمادگی و دانش کافی یا مضطرب هستید، در حالی که ممکن است شما در واقع این طور نباشید. می توانید که بیاموزید تا این گونه رفتارها را با توجه به زمان وقوع و تعداد رخ دادن آنها و همچنین اندیشیدن درباره راه های تغییرشان، کنترل نمایید. توجه به این نکته ضروری است که در بسیاری از مواقع، رفتارها، فقط نوعی از عادت های قدیمی هستند که می توان آنها را ترک و یا اصلاح نمود. 

(0) نظر
X